محل تبلیغات شما



 

پیرم و گاهی  دلم یاد جوانی می‎کند
بلبل شوقم هوای نغمه‎خوانی می‎کند

 

همتم تا می‎رود ساز غزل گیرد به دست
طاقتم اظهار عجز و ناتوانی می‎کند

بلبلی در سینه می‎نالد هنوزم کاین چمن
با خزان هم آشتی و گل‎فشانی می‎کند

ما به داغ عشقبازی‎ها نشستیم و هنوز
چشم پروین همچنان چشمک‎پرانی می‎کند


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها